خانواده زندانی مجرم نیست ،نیازمندحمایت است

دررویای کودکانه ام میدانی چه میگذرد

هرشب ،ازقاب عکس بیرون می آید

چرخی درخانه میزند ،کنارتختم می نشیند.

دلشوره هایم راازروی موهایم کنارمی زند!

اشک هایم راپاک می کند!

نمی گویم گرسنه ام ،نگرانم ،لباسم پروصله است

دفتری برای مشق فرداندارم

ودوباره دررویایم به قاب ،برمیگردد

می دانم …

پدرم چه دربند ،چه درقاب همیشه دلواپس من است …!

قاب                             پدر